ابعاد ارتقاء عملكرداما مدرسه حكمت، براي ارتقاء تعليم و تربيت دانشآموزان، تنها به بهبود محدوده برنامه درسي اكتفا نميكند؛ بلكه سازمان مدرسه نيز براي ارتقاء مستمر آماده ميشود. در اين ارتقاء، ابعاد مختلف ذينفعان مدرسه و نظام آموزشي مد نظر و پوشش قرار ميشود. مدرسه حكمت در فرايند تعليم و تربيت، کيفيت عملکرد سازمان را نه فقط از وجه فراگيران يا سهامداران و و يا کارکنان، بلکه از وجوه چهار گانه متعامل فراگيران و خانواده آنها، متوليان و سهامداران، کارکنان، و جامعه (بر اساس در ديدگاه (TQM مورد توجه قرار ميدهد. و در اين پوشش ابعاد، تلاش ميشود تا تعاملات بين اين ذينفعان، به مطلوبيت حداكثري دست پيدا كند. مدرسه حكمت تعليم و تربيتي را فراهم ميكند كه هر چهار دسته از ذينفعان بتوانند شرايط بهتري را در سازمان مدرسه تجربه کنند؛ و سازمان از منظر هر کدام آنها، عملكرد بهرهور خاص خود را داشته باشد. مدرسه حکمت، سازوكاري را اتخاذ كرده كه انتظارات دانشآموز و خانواده او، جامعه، كاركنان، و متوليان و سهامداران را در تعامل با هم برآورده ميكند! |
تعريف سنجه هاي ارتقاء: رويكرد مشاركتي اجرا به جاي رويكرد نظارتي و كنترليقطعات ارتقاء سازمان نيازمند سنجش است. اما سنجش ميتواند با رويكردهاي مختلفي دنبال شود. براي تحقق اين سازمان خود انگيخته، مدرسه و سازمان آن، به جاي اتخاذ رويكرد نظارتي و كنترلي، رويكرد مشاركتي را اتخاذ ميكند. در اين رويكرد به جاي مچ گيري و يافتن خطا كننده ها، تلاش ميشود تا يك فضاي مشاركت و تعامل ايجاد شده، تا فرهنگ مطلوب و حركت همگراي كليه افراد سازمان، شكل گيرد. در اين فضا تهديد، سرزنش، و ملامت شخصي كاركنان، حتيالامكان از ميان برده ميشود. در فرهنگهاي كاري مملو از ملامت و سرزنش، افراد از سيستمهاي سنجش هراس دارند، و به همين دليل اين سيستمها در نهايت موفق نخواهند بود. در مدرسه، به جاي تمركز بر نقاط ضعف افراد وحوزهها، بر موضوعات مربوط به كسب و كار و مشكلات فرايند به صورت عيني تمركز ميشود. در اين بستر يك فضاي مشاركتي براي درگير كردن كليه سازمان ايجاد ميشود، تا تعيين سنجشها و عملكرد تعيين كنندگان و اجرا كنندگان سنجشها، بهبود يابد. در اينجا براي تحول سازمان به شكل جديد آن، به جاي واقع ساختن يك پديده كاملا جديد، فضاي عملياتي به صورتي سازمان مييابد كه امكان تحول در قالب نوعي ادامه كار براي ابتكارات موجود، فراهم شود. به همين دليل، در اين نوع از سازمان، نميتوان طراحي سنجهها را به يك حوزه يا گروهي از ذينفعان واگذار كرد. بلكه همه كاركنان در تعريف سنجهها و اندازهگيري و تلاش براي ارتقاء آن نقش خواهند داشت. بخصوص مديران ارشد مجموعه آموزشي، به همراه بقيه ذينفعان، شخصا بايد درگير اين فرايند باشند؛ تا ارتقاء براي ذينفعان، بياهميت تلقي نشود. ضمن آنكه استفاده از يك مشاوره بيروني خوب، با مديريت پروژه مطلوب از داخل، تركيب خوبي را براي تحول ايجاد ميكند. |
تشخيص اهميت و اولويتهادر اين ميان تشخيص اهميت و اولويتها، و حصول اطمينان از سنجيدن چيزهاي درست، داراي اهميت اساسي است. با توجه به منابع محدود، اگر موضوعات نادرست را بسنجيم، انرژي و وقت خود را به سمت فعاليتهائي هدايت خواهيم نمود كه نقشي اساسي را در موفقيت فعاليت ما ندارند، و از كارهاي مهمتر باز ميمانيم. |
ابعاد توازني سازمان تعليم و تربيتبر اين اساس، مدرسه حكمت سازمان تعليم و تربيت را در قالب ابعاد پنج گانهاي، به توازن ميرساند. بديهي است كه اولين وجه، رويكرد آموزشي است. رويكرد آموزشي مطلوب محور اصلي تحول است؛ و به همين دليل به بهترين شكل بايد اصلاح شود. اما اين تمام ماجرا نيست! رويكرد آموزشي براي تحقق، نيازمند سازماني با توانمنديهاي مناسب است. كاركنان، ساختار داخلي و كارائي عملكرد سازمان، بعد ديگري است كه بايد مورد توجه قرار داشته باشد. سازمان و فعاليت داخلي در سازمان، و بخصوص كاركنان آن، بايد متناسب با رويكرد آموزشي باشند. اين عوامل بايد كارائي سازمان را در اجراي رويكرد آموزشي به حد مناسب برسانند. در بعد ديگر، جامعه، خانوادهها و فراگيران، براي رسيدن سازمان به توازن نقش كليدي را ايفا ميكنند. مخاطبان بايد خدمات مورد نياز خود را از سازمان تعليم و تربيت به صورت با ثبات دريافت كنند و رويكرد آموزشي جديد براي آنها به معناي كيفيت، تطابق با نيازمنديهاي واقعي، و ثبات بيشتر در دريافت خدمات مطلوب باشد. جامعه مدرسه را ميستايد و از آن حمايت ميكند، چون نقش اساسي جامعهپذيري دانشآموزان در آن به خوبي اتفاق ميافتد. و در بعد ديگر، خروجي و عملكرد نهائي سازمان و فرايند تعليم و تربيت، در ايجاد توازن سازمان تعليم و تربيت نقش اصلي را دارد. رويكرد آموزشي بايد تضمين تحقق خروجيهاي مطلوب از نظر كمي و كيفي در برآورده ساختن نيازمنديهاي واقعي جامعه را فراهم كند. و آخرين بعد، نوآوري و يادگيري و تغيير و تطابق با تحولات محيطي، توازن سازمان را در دراز مدت تثبيت ميكند. تعليم و تربيت بايد با در نظرگرفتن تحولات محيط و نيازمنديهاي جديد و در حال شكلگيري صورت گيرد. و سازوكارهاي مناسب براي تطابق و تحول تعليم و تربيت، متناسب با تغيير نيازمنديهاي جامعه در آينده، در آن پيشبيني شده باشد. در نهايت مدرسه حکمت، چه در سطح كاركنان و چه در سطح دانشآموزان، فضائي را فراهم ميكند كه همه براي بهبود عملكرد تمام ابعاد مدرسه تلاش كنند. |